‌ ‌گُمشده

你坠入爱河而我哭泣,你看,但我很痛苦

بی توجهی

الان که دقت میکنم.. میبینم روزی از کنار صدها نفر رد میشم، یکی عجله داره و دیرش شده، یکی عزیزشو از دست داده، یکی نگران بچشه، یکی اومده خرید و ذوق داره، یه بچه گم شده و دنبال مادرش می‌گرده، یه مرد خسته از سرکارش برمی‌گرده..

و ما به همه اینها بی توجهی می کنیم.. به کسی نگاه نمی کنیم، از کسی نمی برسیم، به کسی کمک نمی کنیم.

 کسی که عجله داره رو سوار ماشینمون نمی کنیم، برای کسی که عزیزشو از دست داده سوگواری نمی کنیم، کسی که نگران بچشه رو دلداری نمی‌دیم، کسی که برای خریدش ذوق داره رو تشویق نمی‌کنیم، به بچه ای که مادرشو گم کرده کمک نمی‌کنیم، و به مرد خسته ای که از سرکار برگشته توجه نمی‌کنیم..فقط به راهمون ادامه میدیم و می‌گیم: به من چه.. خودم هزار تا بدبختی دارم.